شما به‌عنوان مدیر یک کسب‌وکار آنلاین و یا یک وب‌مستر می‌توانید از سایت‌های رقبای برتر خود درس‌های زیادی بیاموزید. 


امروزه شرکت‌ها بخشی از فعالیت‌های تجاری و کمپین‌های تبلیغاتی خود را به فضای وب و دنیای سایبری منتقل کرده‌اند و این موضوعی کاملاً روشن و بدیهی است. به همین ترتیب، رقابت در این فضا  برخلاف سال‌های ابتدایی تولد وب، شدت گرفته است اکنون ما با انبوه سایت‌هایی روبرو هستیم که هر یک به نحوی سعی درفروش سرویس یا کالای خود دارند.در این میان، سایت‌هایی موفق‌تر هستند که با انجام یک سری کارهای ظریف و به تعبیری فوت‌وفن کوزه‌گری، بتوانند نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرده و یک سر و گردن بالاتر از رقبا قرار گیرند.بنابراین شما به‌عنوان مدیر یک کسب‌وکار آنلاین و یا یک وب‌مستر می‌توانید از سایت‌های رقبای برتر خود درس‌های زیادی بیاموزید. 


در این نوشتار ما به دنبال آن هستیم که برخی ترفندهای مهم در این خصوص را در قالب یک مقاله مختصر و در 9 بند به شما ارائه کنیم.


 


1. تعداد صفحات سایت 


برخی برندها در شبانه‌روز مرتباً مطلب، پست، خبر و گزارش منتشر می‌کنند؛ در مقابل شرکت‌هایی هستند که مقالات بسیار کمتری نشر می‌دهند. نکته مهم این است که بدانیم «بیشتر» همیشه بهتر نیست بلکه باید در این خصوص از یک استراتژی منسجم و برنامه‌ریزی شده استفاده کرد.


یکی از عواملی که نشان می‌دهد سایت، از سابقه و اعتبار خوبی برخوردار است و در زمینهٔ کاری خودش حرفی برای گفتن دارد، تعداد صفحات بالای سایت است. برای این‌که ببینید تعداد صفحات سایت شما - یا رقبایتان – چندتاست، پس از عبارت site: آدرس سایت را بنویسید و در گوگل جستجو کنید؛ به این صورت: site:http://webaddress.com


رقمی که در صفحه جواب‌ها و پس از عبارت About آورده می‌شود، تعداد صفحات سایت را نشان می‌دهد، مانند تصویر زیر:


 


 2. بازه انتشار 


من ابزاری که چنین چیزی را اندازه‌گیری کند سراغ ندارم ولی یک‌راه این است که به سراغ سایت رقبا بروید و پست‌هایشان را یکی‌یکی بشمارید!


وحشت نکنید، این کار آسان است زیرا معمولاً در کنار پست‌ها، تاریخ انتشار آن‌ها درج می‌شود.



3. ترافیک سایت 


هرکس که با الفبای کار در اینترنت آشنایی داشته باشد می‌داند که ترافیک سایت یکی از مهم‌ترین معیارهای سنجش محبوبیت و اعتبار سایت‌ها به شمار می‌رود‌. ابزارهای زیادی برای تعیین ترافیک وب‌سایت‌ها وجود دارد که البته در میان همه آن‌ها کم یا زیاد بی‌دقتی دیده می‌شود. هر چه رتبه و رنک سایت بالاتر باشد (یعنی رقم اختصاص‌یافته به آن کمتر باشد) ترافیک سایت بیشتر خواهد بود؛ و برعکس.


 


الکسا (Alexa) یکی از این سایت‌هاست که احتمالاً با آن آشنا هستید: محبوب‌ترین مرجع بین سایت‌های نشان‌دهنده ترافیک.


SimilarWeb یکی دیگر از ابزار سنجش رتبه‌بندی سایت‌هاست که عملکرد آن موردقبول بسیاری از کارشناسان می‌باشد. اگر سایتی که در SimilarWeb به دنبال تجزیه و تحلیل آن هستید به‌اندازه کافی محبوب باشد، SimilarWeb منبع ترافیک سایت و حتی سایت‌های ارجاعی (Referring) را نیز به شما نشان می‌دهد.


افسوس که اینجا جای مناسبی نیست وگرنه در مورد سایت‌های ارجاعی حرف‌ها و نکته‌های زیادی برای گفتن دارم. شاید بماند برای بعد!


 


4. سئوشناسی رقبا


سئو یا Search engine optimization موضوعی است عمومی و به همین دلیل به‌راحتی می‌توانید از اقدامات رقبای خود در این حوزه باخبر شوید. ما برای نیل به این هدف دو سرویس را پیشنهاد می‌کنیم: Mozو SEMrush. 


Moz اطلاعات کلی مانند آنچه در رتبه‌بندی دیدیم را عرضه می‌کند ولی SEMrush تعداد عبارات موردتوجه رتبه‌بندی را بیان می‌دارد. این دو ابزار برای این هستند که ببینیم آیا سایت موردنظر از لحاظ سئو در وضعیت خوبی قرار دارد یا خیر. 


 


5. اعتبار دامنه 


دامین آتوریتی (Domain Authority) که به اعتبار یا قدرت دامنه ترجمه می‌شود، یکی از ابزارهای بررسی قدرت وب‌سایت‌هاست.Domain Authority عددی است بین صفر تا صد. هر چه این عدد به صد نزدیک‌تر باشد، سایت از اعتبار بیشتری برخوردار است و بیشتر می‌تواند چشم موتورهای جستجو را به خود جلب کند، و هر چه این رقم به سمت و سوی صفر میل کند، از اعتبار سایت کاسته می‌شود. به‌عبارت‌دیگر Domain Authority یک نمره کلی است که به سایت اختصاص می‌یابد، و این رقم برای جستجوگرهای اینترنتی مهم است. 


برای این‌که خیلی راحت و بی‌دردسر Domain Authority سایت خود و رقبا را بدانید، کافی است به ابزار Open Site Explorer از سایت MOZ مراجعه کنید.

 

6. تعاملات اجتماعی 


تعاملات اجتماعی (Social Engagement) فاکتور مهم دیگری در حوزه تعیین اهمیت وب‌سایت برندها محسوب می‌شود. هر چه دادوستدها و تعاملات در شبکه‌های اجتماعی - و به‌عبارت‌دیگر تعداد دنبال کنندگان برند در این اکوسیستم - بیشتر باشد، اهمیت، قدرت و اعتبار آن سایت و برند بیشتر خواهد بود. 


 


اگر شما هم می‌خواهید فعالیت‌های فعلی‌تان را انسجام بخشید، در وهله اول باید بدانید در کدام شبکه اجتماعی فعالیت نمایید: آیا فیس‌بوک مناسب است یا پینترست؟ توییتر ترجیح دارد یا اینستاگرام؟


کارشناسان معمولاً فیس‌بوک را برای برندهای B2C و لینکدین را برای برندهای B2B پیشنهاد می‌کنند. توییتر هم می‌تواند برای همگان مفید و مناسب باشد. 


بیشتر بخوانید: چگونه در تجارت الکترونیک B2B موفق شوید


 


7. دو فاکتور توییتری 


فاکتور دیگری که می‌تواند در اینجا نقش‌آفرینی کند، عبارت است از Average new Twitter followers per day که می‌شود (میانگین فالوورهای جدید توییتر در روز) ابزار مختلفی برای سنجش و شمارش دنبال کنندگان جدید شما در توییتر وجود دارد. این ابزار می‌تواند بفهمد چه کسانی اخیراً به جمع دنبال کنندگان شما اضافه‌شده‌اند و چه کسانی شما را unfollow کرده‌اند. از Average shares per post (میانگین پست‌های به اشتراک گذاشته) هم نباید غافل شد . برخی از مهم‌ترین فاکتورهایی که بر میزان share شدن پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی تأثیر دارند عبارت‌اند از: عناوین، جذابیت‌های بصری و ابزار اتوماسیون اجتماعی (social automation).




نسخه رایگان BuzzSumo یک ابزار عالی برای یافتن مطالب داغ و موردبحث روز در فضای وب است و به شما کمک می‌کند که خیلی سریع و فوری، اخباری را که بیشترین بازدید و اشتراک‌گذاری را داشته پیدا کنید.نسخه پولی این نرم‌افزار یعنی BuzzSumo Pro امکانات بیشتری در اختیار شما قرار می‌دهد.


 


8. ایمیل مارکتینگ


تقریباً تمام بازاریاب‌های حرفه‌ای که من با آن‌ها برخورد داشته‌ام، بر روی قدرت ایمیل مارکتینگ و تأثیرگذاری مثبت آن انگشت گذاشته‌اند.

برخلاف منابع ترافیک ساز (مانند گوگل، فیس‌بوک، توییتر و لینکدین)، ایمیل یک شرکت طرف ثالث نیست بلکه بخشی از دارایی و اطلاعاتِ خودِ شماست. به‌عبارت‌دیگر شما با اتکا به دانش خودتان و بدون یاری از شرکت‌های فوق می‌توانید ترافیک سایت‌تان را بالا ببرید. با ایمیل، واسطه‌ها نیز حذف می‌شوند و شما مستقیماً با کاربر سخن می‌گویید. 


مهم این است که بتوانید بازدیدکنندگان سایت‌تان را متقاعد کنید که ایمیلشان را در اختیارتان بگذارند تا خبرنامه‌های روزانه، هفتگی، ماهانه یا دوره‌ای شما را دریافت نمایند


9. هدف‌گیری مجدد


هدف‌گیری مجدد یا همان Retargeting نوعی راهکار برای بهبود برندینگ و ترافیک است؛ تقریباً چیزی شبیه پاپ‌آپ.در یک کمپین Retargeting از یک پیکسل ردگیری و یک کوکی استفاده می‌شود و شامل مراحل زیر است: 


 


1. بازدیدکننده‌ای به سراغ سایت شما می‌آید و در آنجا گشت‌وگذار نموده، انواع محصولات و سرویس‌ها را مشاهده و احتمالاً بررسی می‌کند.


2. این خانم یا آقای بدسلیقه (!) بدون این‌که از سایت شما خریدی بکند، کامنتی بگذارد و اثری از خودش بر جای گذارد، به سراغ سایت‌های دیگر که دست بر قضا رقبای شما هستند ، می‌رود‌.


3. شما یک سری آگهی به آن بازدیدکننده گریزپا نشان می‌دهید. این آگهی‌ها بر اساس محصولات، سرویس‌ها و صفحاتی که وی قبلاً دیده طراحی و تنظیم شده است.


4. اکنون این کاربر به تبلیغات شما جواب می‌دهد و به سراغ سایت‌تان آمده تا عمل موردنظر شما را که مثلاً خرید کالا است انجام دهد.


$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$


معرفی پردرآمدترین کسب و کار پاره وقت  در  لینک زیر  


telegram.me/inoti_137